English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6543 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rubrician U کتاب نماز دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
missal U کتاب نماز
formulary U کتاب نماز
mass book U کتاب نماز
miaasl U کتاب نماز
prayer book U کتاب نماز
prayer books U کتاب نماز
miaasl U کتاب نماز سالیانه
mass book U کتاب نماز سالیانه
what is this book worth? U این کتاب چقدر ارزش دارد
There are ine milion book (volumes)in this library. U دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
brochure U کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
brochures U کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
infringements U ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
infringement U ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
nocturnal prayer U نماز شب
prayers U نماز
d. service U نماز
rrayer U نماز
prayer U نماز
divine service U نماز
devotions U نماز
liturgy U ایین نماز
liturgy U اداب نماز
requiems U نماز وحشت
requiem U نماز میت
friday prayer U نماز جمعه
evensong U نماز شام
archpriest U پیش نماز
nocturnal prayer U نماز شبانه
prayer book U نماز نامه
morning prayer U نماز بامداد
prayer books U نماز نامه
vespers U نماز مغرب
prayer in congregation U نماز جماعت
liturgies U ایین نماز
funeral prayer U نماز میت
sext U نماز ساعت شش
requiems U نماز میت
liturgies U اداب نماز
requiem U نماز وحشت
evening pragen U نماز شامه
evening pragen U نماز مغرب
menstruating U بی نماز شونده
prayerless U نماز نخوان
fear prayer U نماز وحشت
peayer U نماز گزار
eclipse prayer U نماز ایات
To rinse the prayer carpet . <proverb> U جا نماز آب کشیدن .
matins U نماز صبح
prayerful U نماز خوان
requiescat U نماز میت
hours of worship ساعات پرستش یا نماز
vesperal U شامگاهی نماز مغرب
officiating priest U کشیش پیش نماز
mystagogy U نماز عشاء ربانی
liturgist U عالم در ایین نماز
call to prayer U اقامه قبل از نماز
prayerfulness U عادت نماز خوانی
service U اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
little office U نماز مخصوص حضرت مریم
canonical hours ساعات رسمی نماز یا عقد
serviced U اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
pray U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
prayed U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
praying U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
prays U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
galilee U نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
hexateuch U شش کتاب
text U کتاب
bokk U کتاب
texts U کتاب
book U کتاب
letter writer U کتاب
booked U کتاب
i sold the book for rials 0 U کتاب را
books U کتاب
that book U ان کتاب
bibliophile U دوستدار کتاب
bibliophil U کتاب دوست
avesta U کتاب زرتشت
biblioklept U کتاب دزد
ecclesiastes U کتاب واعظ
bibliograph U کتاب شناس
blue book U کتاب ابی
ecclesiastes U کتاب جامعه
bibiliography U کتاب شناسی
bibliographer U کتاب شناس
your book U کتاب شما
black book U کتاب سیاه
class book U کتاب کلاسی
comic books U کتاب کاریکاتور
comic book U کتاب کاریکاتور
book plate U برچسب کتاب
casebook U کتاب موارد
casebook U کتاب زایه
casebooks U کتاب موارد
casebooks U کتاب زایه
book plates U برچسب کتاب
deuteronomy U کتاب تثنیه
storybook U کتاب داستان
book og kings U کتاب پادشاهان
book one U کتاب نخست
book review U انتقاد از کتاب
booker U کتاب دار
bookplate U برچسب کتاب
boookbinder U کتاب ساز
by the book U ازروی کتاب
catalog U کتاب فهرست
corrigenda U غلطهای کتاب
directories U کتاب راهنما
directory U کتاب راهنما
persona U اشخاص یک کتاب
personae U اشخاص یک کتاب
personas U اشخاص یک کتاب
manuscript U کتاب خطی
manuscripts U کتاب خطی
genesis U کتاب پیدایش
bookbinding U صحافی کتاب
bookbinding U کتاب سازی
ethic U کتاب اخلاق
handbook U کتاب دستی
handbooks U کتاب دستی
telephone directory U کتاب تلفن
telephone directories U کتاب تلفن
cataloged U کتاب فهرست
cataloging U کتاب فهرست
catalogs U کتاب فهرست
catalogue U کتاب فهرست
catalogued U کتاب فهرست
catalogues U کتاب فهرست
cataloguing U کتاب فهرست
text U کتاب درسی
texts U کتاب درسی
cookbooks U کتاب اشپزی
novel U کتاب داستان
novels U کتاب داستان
grammar U کتاب دستور
grammars U کتاب دستور
ABC U کتاب الفبا
Holy Writ U کتاب مقدس
bibliographies U کتاب شناسی
wordbook U کتاب لغت
bibliography U کتاب شناسی
bookmakers U کتاب نویس
bookmaker U کتاب نویس
jackets U جلد کتاب
jacket U جلد کتاب
scripture U کتاب مقدس
scriptures U کتاب مقدس
textbook U کتاب درسی
textbooks U کتاب درسی
sketchbook U کتاب مسوده
sketchbooks U کتاب مسوده
booklet U کتاب کوچک
booklets U کتاب کوچک
pocketbooks U کتاب جیبی
word book U کتاب لغت
workbook U کتاب دستورعملیات
workbooks U کتاب دستورعملیات
cookbook U کتاب اشپزی
studious U کتاب خوان
cookbook U کتاب طباخی
cookbooks U کتاب طباخی
statute book U کتاب نظامنامه
statute book U کتاب قانون
White Papers U کتاب سفید
pocketbook U کتاب جیبی
White Paper U کتاب سفید
dictionary U کتاب لغت
glossary U کتاب لغت
lexicon [dictionary] U کتاب لغت
abecedarium U کتاب الفباء
that book U این کتاب
many books U چندین کتاب
margent U حاشیه کتاب
pseudograph U کتاب قلب
pseudograph U کتاب دغلی
that is my book U کتاب من است
nautical U خلبان کتاب
reader U کتاب قرائتی
p. album U کتاب عکس
red book U کتاب سرخ
guidebook U کتاب راهنما
octateuch U هشت کتاب
readers U کتاب قرائتی
purview of a book U ویعت کتاب
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1tink and grow rich
1incentive
1چیزی که عوض داره گله نداره
1popsicle
1time is prceious it has great
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com